;




سطر اول
گاه‌نگاری‌های مهدی ابراهیم‌پور در اینترنت


شماره 76 (نیمه دوم خردادماه 95) دوهفته نامه تدبیرفردا منتشر شد.

شماره 76 (نیمه دوم خردادماه 95) دوهفته نامه تدبیرفردا منتشر شد.



:: موضوعات مرتبط: خبر
:: برچسب‌ها: تدبیر فردا, تبریز
نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در شنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۵

.:: ::.





هفتاد و چهارمین شماره دوهفته نامه تدبیرفردا (نیمه دوم فروردین ماه 1395) منتشر شد.
هفتاد و چهارمین شماره دوهفته نامه تدبیرفردا (نیمه دوم فروردین ماه 1395) منتشر شد.

 

تدبیر فردا



:: موضوعات مرتبط: خبر
:: برچسب‌ها: تدبیر فردا, تبریز, قره باغ
نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در سه شنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۵

.:: ::.





73مین شماره دوهفته نامه تدبیر فردا منتشر شد
73مین شماره دوهفته نامه تدبیر فردا (نیمه اول اسفندماه 94)منتشر شد

 تدبیر فردا



:: موضوعات مرتبط: خبر
:: برچسب‌ها: تدبیر فردا, تبریز
نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در یکشنبه دوم اسفند ۱۳۹۴

.:: ::.





روی جلد دو شماره اخیر (66 خرداد و 67 تیر 94) ماهنامه تدبیر فردا
روی جلد دو شماره اخیر (66 خرداد و 67 تیر 94) ماهنامه تدبیر فردا

 

شماره 66 (خرداد 94) ماهنامه تدبیر فردا

 

شماره 67 (تیرماه 94) ماهنامه تدبیر فردا



:: موضوعات مرتبط: خبر
:: برچسب‌ها: تدبیر فردا, ماهنامه, تبریز, استان آذربایجان شرقی
نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در دوشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۴

.:: ::.





افسون تبریز! / پرسشی در باب این که تبریز چگونه شهریست؟
 

افسون تبریز!

پرسشی در باب این که تبریز چگونه شهریست؟

 

سطر اول: «تبريز» چگونه شهريست؟ چه كسي مي‌داند يا مي‌تواند بنشيند و تعريف كند و حدود و ثغور مفهومي «تبريز» را براي ما آشكار سازد؟ من فكر مي‌كنم حتا سرحدات جغرافيايي «تبريز» هم هنوز درست مساحي و اندازه‌گيري نشده چه برسد به سرحدات مفهومي و فرهنگي آن.

مثلاً شهردار «تبريز» يا فرماندار يا چه مي‌دانم فلان مسئولي كه كارش مربوط مي‌شود به «تبريز» نشسته است حساب و كتاب كند و يا از آن همه مشاور و معاون رنگ‌ووارنگش بپرسد كه اين شهري كه من مسئول فلان چيز و بهمان جايش هستم، يعني چه؟

راستش را بخواهيد شناخت «تبريز» و اين كه بدانيم چگونه شهريست به زعم من كار مهمي‌ست. «تبريزِ» معاصر مفهومي ناشناس است و آگاهي ما نسبت به آن اندك. تقريباً هيچ آگاهي از طرز فكر مردمان «تبريز» -كه خودمان هستيم- نداريم و نمي‌دانيم بر اساس چه الگويي، رفتار اجتماعي مردم شهرمان پايه‌ريزي شده است و مبناي عمل اجتماعي ما چيست؟

اين عدم شناخت تنها به ناتواني ما از شناخت خود محدود نمي‌شود. ديگران نيز تصوير و تصوري واقعي و رئاليستيك از «تبريز» و مردمانش ندارند و بيش‌تر پاره‌اي از اوهام، خيالات و شايعات را جايگزين شناختي واقعي از ما و شهرمان كرده‌اند. در سفرهايي كه به شهرهاي مختلف ايران كرده‌ام هر گاه كسي فهميده كه من از اهالي «تبريز»م باب گفت‌وگويي باز شده و من افسوني را ديده‌ام كه از نام «تبريز» بر زبان اين غريبگان جاريست. افسون «تبريز» پر است از افسانه‌هايي كه سراسر ايران را دربرگرفته و عجيب آن كه چنين تصوير و تصوري افسون­گونه تقريباً در مورد دیگر شهرهاي بزرگ ايران وجود ندارد.

اين افسون‌وارگي حتا در مورد اهال اين شهر نيز مشهود و هويداست. اين شهر به شكلي عجيب و غريب ناشناخته مانده و حتا ساكنين و افراد تاثيرگذار آن نيز نمي‌توانند به سوال نخستيني كه مطرح كردم پاسخ دهند. «تبريز» چگونه شهريست؟

چگونه مي‌توان براي شهري كه از شناختنش عاجزيم برنامه‌ريزي كرد؟ در چنين شهري چگونه مي‌توان دست به كاري زد، سرمايه‌گذاري كرد، صنعتي ساخت و یا هنري آفريد؟

چند سال قبل با فردي از بلاد فارس آشنا شدم كه در «تبريز» نمايندگي فروش محصولات پيشرفته‌ي مهندسي را داشت. در ضمن صحبتي كه با او داشتم به طعنه و طنز مي‌گفت: «بايستي براي تجارت در «تبريز» كتاب جداگانه‌اي نوشت چون با هيچ عيارِ تجربه‌شده‌ي ديگري همخواني ندارد، اوضاع و احوال اين شهر.» و من نيز به طنزي كه تنه به جدي بود مي‌زد به اين دوست كه تجربه‌ي تجارت در شهرهاي ديگر ايران را هم داشت، پيشنهاد دادم؛ خود او پيشقدم شود و اين كتاب را تاليف كند. پيشنهاد من به خنده برگزار شد و فراموش گرديد ولي حقيقت آن است كه معيارهاي «تبريز» هيچ گاه به مقياش و اندازه در نيامده‌اند و دليل اصليش هم اين است كه هيچ كس نمي‌داند اين شهر چگونه شهريست.

 جالب است بدانيم كه تاكنون از ميان اين همه مورخ و «تبريزنگار» يك نفر پيدا نشده است كه تاريخ «تبريز» را مدوّن كند و كتاب جامعي درباره‌ي تاريخ اين شهر عرضه كند. گاه‌گداري به فراخوري و موضوعي كتابي درآمده كه يا بيش‌تر وجهه‌ي جغرافيايي داشته و محلات و ابنيه‌هاي «تبريز» را در برگرفته يا به شخصيتي تاريخي توجه داشته و حالات او را بررسي نموده است. جز كتاب «تاريخ مشروطه‌ي ايران» و «تاريخ هيجده ساله‌ي آذربايجان» به قلم «احمد كسروي» كه آن هم اختصاص به برهه‌اي از تاريخ اين شهر دارد، كتاب تاريخي ديگري در مورد «تبريز» نگاشته نشده است.

با اين اوصاف چگونه مي‌توان بدون دسترسي به پيشينه‌ي «تبريز» به قضاوت نشست و گفت كه اين شهر چگونه شهريست؟ نمي‌شود. تاريخ جامع «تبريز» بايستي نگاشته شود. اكتفا كردن به چند كتاب جسته و گريخته كه به قول «صائب تبريزی» بيش‌تر به «كهنه كتابي» مي‌مانند كه «اول و آخرش افتاده» چشمان ما را به شناخت «تبريز» باز نمي‌كند.

از سوي ديگر غير از آمارهاي خام و بلااستفاده كه هرازگاهي از دل نهادهاي دولتي و انتظامي و قضايي بيرون مي‌آيد، هيچ تحقيق مشخص و جامعي در مورد زندگي اجتماعي «تبريز»، تنوع زيستي و انساني آن و همچنين آسيب‌هاي پيش رويش صورت نگرفته است.

ناشناس ماندن «تبريز» بزرگ‌ترين اجحافيست كه در حق اين شهر صورت گرفته است. شهري كه از تاريخ بهره‌ي زيادي دارد ولي هيچ گاه، هيچ كسي -جزمعدودي- به سراغ تاريخش نرفته. این شهر بازشناخته نشده و به دنبالش بازتعريفي نبوده. هر كسي آمده به فراخور تصور و ذهنيتي انتزاعي و كم‌تر واقعي که از این شهر داشته، كاري كرده و راهي رفته در حق اين شهر -جالب آن كه در نيت خير هيچ كدامشان جاي ذره‌اي سوءظن نيست- ولي چون تيري كه در تاريكي انداخته شود، گاهي به ندرت بر هدف نشسته و عموماً راه خطا پيموده.

مگر مي‌شود براي شهري برنامه‌ريزي كرد ولي براي نمونه يك تحقيق و پژوهش جهت محك و معيار در دست نداشت. چند درصد از مشاوران و معاونانِ مديران ارشد استاني ما را جامعه‌شناسان و روانشناسان و برنامه‌ريزان اجتماعي تشكيل مي‌‌دهند؟ بيش تر پست‌هاي كارشناسي بر اساس سليقه تقسيم مي‌شود و مديران راغبند تا افرادي از حلقه‌ي نزديكان خود را بدين مشاغل منصوب كنند تا فردي آگاه و خبره را.

از همين جاست كه افسوني شكل مي‌گيرد از ناشناخته‌ها و «تبريز» شهري مي‌شود كه مديرانش تنها بلدند جابه­جا درباره‌اش بگويند: «اولين‌ها ...!» ولي توجه نكنند كه عاجزند از اين كه بگويند چه تعريفي از اين شهر دارند، غير از خواب و خيال‌هاي دور و دراز و صد البته غير قابل دسترس.

آگاهي آن چراغيست كه «ديوژن» در روز روشن برداشته بود و به دنبال انسان مي‌گشت. يافتن هر چيزي در گرو داشتن آگاهيست. براي بازيابي «تبريز» و گذشتن از افسون و شيفتگي‌هاي بي‌حاصل و براي آن كه اين شهر بتواند راه درست را در عرصه‌هاي مختلف بپيمايد، ما نيازمند آگاهي هستيم. آگاهي بر گذشته و همچنين حال اين شهر.

«تبريز» امروزين نيازمند بازشناسي‌ست. چه بخواهم و چه نخواهيم نمي‌تواينم در پس خرده افتخارات گذشته‌مان پنهان شويم. -كاري كه به عبث ساليان سال است انجام داده­ایم و مي‌دهيم.- گذشته مي‌تواند به ما يادآوري كند چه بوده‌ايم ولي آينده و اين كه چه خواهيم بود، نيازمند آگاهي ماست بر چند و چون زندگي امروزين در شهر «تبريز». «تبريز» معاصر ذهن و انديشه‌ي معاصر نيز مي‌طلبد.

نه تنها مديران، بلكه صنعتگران، انديشمندان و هنرمندان «تبريز» اگر سوداي زندگي در اين شهر را دارند بايستي به «تبريز» نگاهي دوباره بياندازند. نمي‌شود در ظلماتي مه‌گرفته به دنبال يافتن حقيقت بود. به زير نور آفتاب چراغ بايستي در دست گرفت و دنبال حقيقت گشت.

 

منتشر شده به عنوان سرمقاله در سی و هشتمین شماره ماهنامه تدبیر فردا 



:: موضوعات مرتبط: يادداشت
:: برچسب‌ها: تدبیر فردا, تبریز معاصر
نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۱

.:: ::.





سی و هشتمین شماره (مرداد) ماهنامه تدبیر فردا منتشر شد
 

سی و هشتمین (مرداد) شماره ی ماهنامه تدبیر فردا منتشر شد

 



:: موضوعات مرتبط: خبر
:: برچسب‌ها: تدبیر فردا
نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۱

.:: ::.





خبر / سی و چهارمین شماره‌ي ماهنامه‌ي «تدبیر فردا» منتشر شد
 

خبر

سی و چهارمین شماره‌ي ماهنامه‌ي «تدبیر فردا» منتشر شد

 ******************

 ******************

سطر اول: سی و چهارمین شماره‌ي ماهنامه‌ي «تدبیر فردا» (دی ماه ۱۳۹۰) با مطالب زیر منتشر شد:

******************

1. ساياچي سؤزلري

عليرضا انباز

******************

2. تبريزين نيسگيللي قيزي گلمه‌‌دي

در احوالات «مدينه گلگون» و اشعارش

جعفر پوررضوي

******************

3. خط سبحان كاربردي و خواناست

گفت‌وگو با مهرداد محمدپور؛ مبدع خط سبحان و نقاشيخط هوالجميل

حسين منصوري متين

******************

4. نقش ماندگار آذربايجان در «موزاييك سنگ»!

«نقاشي موزاييک سنگ» به روايت صابر بقال اصغري

مهدي ابراهيم‌پور

و ... 



:: موضوعات مرتبط: خبر
:: برچسب‌ها: تدبیر فردا, تبریز
نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در چهارشنبه پنجم بهمن ۱۳۹۰

.:: ::.





Powered By سطر اول Copyright © 2009 by mehdieb
This Template By سطر اول

منوی اصلی (Menu)
درباره (About)

مطالب خواندنی و مواد خام ادبی

همسایه های پیوندی (Links)

آرشیو زمانی (Archive)

آرشیو متنی (Previous)

موضوعات (Categories)

برچسب (Tag)
تبریز , زلزله آذربایجان , نمایشگاه کتاب , تدبیرفردا , تهران , تدبیر فردا , شعر , داستان , یادداشت سفر , دبیرستان طالقانی , جلال آل احمد , سفر , ادبیات , کتاب , تبريز , غلامحسین ساعدی , يادنامه , ادبیات آذربایجان , حسین منزوی , موسیقی , موسیقی آذربایجان , اصغر نوری , تاريخ آذربايجان , تدبيرفردا , داستان تبریز , مهدی ابراهیم پور , رمان , حافظ , قصه , شیراز , زلزله تبریز , مشروطه , شعر ترکی , زبان فارسي , آیریلیق , قاجاریه , قوپوز , هريس , ابراهیم یونسی , تقی زاده , ادبيات آذربايجان , روز خبرنگار , قطران تبریزی , فرهنگ و هنر تبریز , دبيرستان طالقاني , موسي هريسي نژاد , فريبا وفي , فرهنگ تبریز , فاطمه قنادی , نشست كتاب , همه افق , شعر معاصر , اورمو گؤلو , استان آذربایجان شرقی , عباس پژمان , ماهنامه , عرفاني , عزاداران بیل , چوب به دستهای ورزیل , گوهرمراد , جعفر مدرس صادقی , رمان ایرانی , سیمین دانشور , فیلم مستند , هزار و یک شب , توسعه شهری , حوزه هنری , فرهنگ و هنر , مدرک , حسن انوری , جبار باغچه بان , روباه و زاغ , نلسون ماندلا , محمود دولت آبادی , تراکتورسازی , روشنفكري , نگاران , درخت تبريزي پير , رضا براهني , صالح سجادي , ایرج میرزا , مدیرکل ارشاد , داستان نویسی , سووشون , گابریل گارسیا مارکز , ایرج بسطامی , حبیب , ساقي , تخیل , سخاوت عزتي , عباس بارز , امير قرباني عظمي , نهم دي 1290 , انديشه و منش سياسي , ثقه الاسلام تبريزي , ارسال اثر , سیدعلی صالحی , قره باغ , احمد شاملو ,

و چیزهای دیگر (Others)