معرفی مدیرکل آتی فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجانشرقی
معرفی مدیرکل آتی فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجانشرقی
سطر اول: خیلی با خودم کلنجار رفتم تا این مطلب را بنویسم. راستش دوست ندارم سرک بکشم در بازیهای سیاسی. انتخاب مدیرکل حتی اگر مدیرکل فرهنگ و ارشاد باشد، باز هم مقولهایست سیاسی.
نشستم و دو دو تا چهار تا کردم و دیدم چه کسی به حرف من گوش میدهد؟ بالاخره کلی مشاور و نظرده و الخ هستند که به آنانی که در انتخاب مدیران دخیلند، بگویند چه کسی باید قبای مدیرکلی ارشاد استان را به تن کند.
پس صرفاً جهت اطلاع دوستان آن مدیرکلی را که میپسندم، همین جا معرفی میکنم و تمام. وقتی انتخاب دست من و امثال من نیست کار راحتتر هم هست.
من مدیرکلی را میپسندم که جوان باشد. دوست ندارم بر اریکهی ادارهی کل ارشاد استان کسی بنشیند که بدون احتساب شبهای عمرش شیرین پنجاه، شصت سال را بزند. چهل و حوالی آن خوب است.
من مدیرکلی را میپسندم که از بدنهی فرهنگ باشد. حتا از جمع کسانی که چسبیدهاند به فرهنگ و اصطلاحاً از اهالی و اذناب شبهفرهنگ هستند نباشد. (شبهفرهنگی به کسانی گفته میشود که همیشه در عرصات فرهنگ و هنر حضور دارند ولی دریغ از سر سوزنی فرهنگ و هنر در وجودشان. البته این عزیزان ید طولایی در زیرآبی رفتن و خودشیرینی دارند و میتوانند به راحتی نامزد احراز پستهای فرهنگی شوند. استعدادش را دارند دیگر.) خودش تولید فرهنگی بکند و بداند هنرمند با بقال سر کوچهشان کلی فرق دارد.
من مدیرکلی را میپسندم که لااقل بداند زبان من آذری نیست، ترکی آذربایجانی است. (البته جهت رفاه حال اهالی حرفدرآور تبریز متذکر میشوم که بنده هیچ نسبتی با جریانات پانترکیستی ندارم ولی معتقدم باید برای مردم احترام قائل شد و چه چیزی بالاتر از احترام به هویت و زبانشان.)
من مدیرکلی را میپسندم که وقتی هنرمند گفت حوصله ندارم، به تریش قبایش برنخورد و بداند هنرمند جماعت گاهی که نه، خیلی وقتها حوصلهی خودش را ندارد چه برسد به آن جناب مستطاب.
من مدیرکلی را میپسندم که حرف نزند، سیاستگذاری نکند، راهکار ارائه ندهد. بگیرد و بنشیند سر جایش و بگذارد اهل فرهنگ خودشان «چیرمالانماق» کنند و کارها را پیش ببرند.
و خیلی چیزهای دیگر.
تا یادم نرفته؛ خودم میدانم آرزو بر جوانان عیب نیست و لزومی به یادآوری دوستان عزیزتر از جانم نیست.
:: موضوعات مرتبط:
يادداشت
:: برچسبها:
تبریز,
مدیرکل ارشاد,
فرهنگ و هنر تبریز