;




سطر اول
گاه‌نگاری‌های مهدی ابراهیم‌پور در اینترنت


تقریری بر بیتی از حافظ (2) /  همآغوشی ظریفان و نگاران

 

تقریری بر بیتی از حافظ (2)

همآغوشی ظریفان و نگاران

 

«شهریست پر ظریفان و ز هر طرف نگاری

یاران صلای عشق است گر می کنید کاری»

 نمی‌دانم این تجربه را داشته‌اید که در جمعی از زیبارویان باشید و از مصاحبت زبان شیرین و صورت دلنشین‌شان بهره‌مند گردید یا نه؟ تنها یک چیز چنینی نشستنی برای انسان ماندنی و مهم است آن این که بتوانی همه‌ی این زیبارویان را بخندانی و دل همه‌ی شان را به یکسان شاد کنی. چنین کاری ظرافت می‌خواهد. صاحبان چنین ظرافتی، ظریفانند. عشق‌ورزی در معنای ساده‌اش همین است.

وقتی نگاری وجود دارد، صلای عشقی زده شده است و این صلا را باید دریافت و از آن بهره برد. بهره‌مندان از این صلا ظریفانند. وقتی شهری پر از ظریفان باشد و از هر طرف نگاری به درآید، این تجربه‌ی مختصر، وسعت می‌یابد و در همه‌ی شهر می‌پراکند.

ذوق (ظرافت) و زن مطمئناً وجهی از یک مفهوم با تجلی‌های متفاوت‌اند. زن تجلی ظاهری و عینی آن مفهوم است و ذوق (ظرافت) تجلی باطنی و ذهنی آن. برای زنده بودن لاجرم به این دو نیازمندیم.

ظرافت را بایستی در مردان جست و زن خودش حاضر است. حاضر و طالبِ ظریفی که بیاید و درکش کند. همه‌ی مجنونان عالم از ظریفان بوده‌اند.

به قول حسین منزوی:

از قیس مجنون ساختن شرط است وگر نه

زن نیست کش اندیشه‌ی لیلا شدن نیست

توازن زندگی به همین ظریفان و نگاران است. تو می‌توانی با نگاهی به نسبت این دو بفهمی که شهری، جامعه‌ای و یا ملتی زندگی می‌کند یا نه، زنده است یا نه. میزان عشاق محک سنجش زندگیست. میل به زندگی در این میانه شکل می‌گیرد و پرورش می‌یابد. ظریفان و نگاران، مردان و زنان و یا به قول چینی ها یانگ و یین (روح زنانه و روح مردانه)، مشی و مشیانه. همه‌ی افسانه‌ها از این دو سربرمی‌آورند.

در افسانه‌ی دلی دومرول از قصه‌های دده قورقوود زمانی که عزرائیل برای گرفتن جان دلی دومرول می‌آید، هیچ کس –حتا پدر و مادر پیر دلی- حاضر نمی‌شوند جان خود را فدای او کنند جز زنش. تمثیلی زیبا برای آن که این دو –زنانگی و مردانگی- تنها نسبتی در جهان است که می‌شود بر اعتبار آن صحه گذاشت.

حرف من در اصل توجه به مفهومی است که از ظریف در مقابل نگار به ذهن متبادر می‌شود. باز می‌گردم به همان بیت زنده‌یاد حسین منزوی که «از قیس، مجنون ساختن شرط است».

مخلص کلام همین است که مرد را بایستی طبعی ظریف باشد تا نگاری در آغوش گیرد و قدر آن بداند. مردی ظریف لازم است که بداند به جلوه‌ی حضور نگاران صلای عشق زده‌اند. حالا چه چیزی یک مرد را به خرقه‌پوش و جایگاه ظریفان می‌رساند بحثی علی‌حده است و مجالی دیگر می‌خواهد. تا این جایش بدین بیت حافظ کافی است. 



:: موضوعات مرتبط: يادداشت
:: برچسب‌ها: حافظ, ظریفان, نگاران
نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۱

.:: ::.





Powered By سطر اول Copyright © 2009 by mehdieb
This Template By سطر اول

منوی اصلی (Menu)
درباره (About)

مطالب خواندنی و مواد خام ادبی

همسایه های پیوندی (Links)

آرشیو زمانی (Archive)

آرشیو متنی (Previous)

موضوعات (Categories)

برچسب (Tag)
تبریز , زلزله آذربایجان , نمایشگاه کتاب , تدبیرفردا , تهران , تدبیر فردا , شعر , داستان , یادداشت سفر , دبیرستان طالقانی , جلال آل احمد , سفر , ادبیات , کتاب , تبريز , غلامحسین ساعدی , يادنامه , ادبیات آذربایجان , حسین منزوی , موسیقی , موسیقی آذربایجان , اصغر نوری , تاريخ آذربايجان , تدبيرفردا , داستان تبریز , مهدی ابراهیم پور , رمان , حافظ , قصه , شیراز , زلزله تبریز , مشروطه , شعر ترکی , زبان فارسي , آیریلیق , قاجاریه , قوپوز , هريس , ابراهیم یونسی , تقی زاده , ادبيات آذربايجان , روز خبرنگار , قطران تبریزی , فرهنگ و هنر تبریز , دبيرستان طالقاني , موسي هريسي نژاد , فريبا وفي , فرهنگ تبریز , فاطمه قنادی , نشست كتاب , همه افق , شعر معاصر , اورمو گؤلو , استان آذربایجان شرقی , عباس پژمان , ماهنامه , عرفاني , عزاداران بیل , چوب به دستهای ورزیل , گوهرمراد , جعفر مدرس صادقی , رمان ایرانی , سیمین دانشور , فیلم مستند , هزار و یک شب , توسعه شهری , حوزه هنری , فرهنگ و هنر , مدرک , حسن انوری , جبار باغچه بان , روباه و زاغ , نلسون ماندلا , محمود دولت آبادی , تراکتورسازی , روشنفكري , نگاران , درخت تبريزي پير , رضا براهني , صالح سجادي , ایرج میرزا , مدیرکل ارشاد , داستان نویسی , سووشون , گابریل گارسیا مارکز , ایرج بسطامی , حبیب , ساقي , تخیل , سخاوت عزتي , عباس بارز , امير قرباني عظمي , نهم دي 1290 , انديشه و منش سياسي , ثقه الاسلام تبريزي , ارسال اثر , سیدعلی صالحی , قره باغ , احمد شاملو ,

و چیزهای دیگر (Others)