;




سطر اول
گاه‌نگاری‌های مهدی ابراهیم‌پور در اینترنت


قصه چیست (2) / «تخیل»


قصه چیست (2)

سطر اول: قبل از آن که به تعریف و شناخت «تخیل» بپردازیم مروری می‌کنیم بر بحثی که قبلاً تحت عنوان «قصه چیست (1)» با هم داشتیم.

در بحث قبل گفتیم؛ «قصه» به تعریف ساده و دم‌دستی «روایت ماجراست. ماجرایی شکل می‌گیرد و روایت می‌شود و این روایت می‌شود قصه.»

بعد هم «ماجرا» را به همان زبان ساده‌ای که قصه را تعریف کردیم، چنين تعريف نموديم: «سلسله‌ی اتفاق‌ها و حوادثی است که با نخ شخصی (اشخاصی) واحد و یا موقعیتی (زمانی و یا مکانی) واحد با هم ارتباط و پیوستگی داشته باشند.»

ولی از آن جا که روایت هر ماجرایی «قصه» نیست و گاهی خاطره و گاهی گزارش و ... است گفتیم که عنصر «تخیل» بازیگر اصلی و شاخصه‌ی مهم قصه‌پردازی به شمار می‌رود.

و در بحث امروز همچنان به همان سیاق بحث قبلی سعی در ساده کردن تعاریف داشته و می‌خواهیم از میان بسیار تعاریف غامض و ناشناس به تعریفی ساده و روشن از «تخیل» نزدیک شویم.

(هر چند همه می‌دانیم که هیچ تعریف دقیقی چه ساده باشد و یا پیچیده برای مفاهیمی چون «قصه»، «تخیل»، «شخصیت»، «موقعیت» و قس علی هذا وجود ندارد و هر تعریفی برای نزدیک شدن ذهن به آن موضوع و مبحث لازم می‌آید و لاغیر.)

«خیال» و «تخیل»

«تخیل» شاید در بدائت امر با «خیال» مترادف قرار بگیرد. «خیال» پدیده‌ایست که کم و بیش اکثر انسان‌ها با آن مواجه‌اند. یعنی عنصر «خیال» یکی از بارزه‌های ذهنی و فکری انسان است. «خیال» بخشی از سیالت ذهن انسان است که امکان فرار از واقعیت‌ها و ساختن مولفه‌های ناپایدار را در برابر «واقعیت بیرونی» به ما می‌دهد. انسان بالذات خیالاتی است و در کنار همه‌ی اتفاقات و مسایل واقعی وجهی از «خیال» را نیز می‌پروراند. «خیال» تقریباً پدیده‌ای ناخودآگاه و گاهی لجام‌گسیخته است. به همين دليل برای انسان‌هایی که تفکرات موهوم و بی‌موردی دارند، از صفت «خیالباف» استفاده می‌شود. «خیال» همان قابلیت فیزیولوژیکی است که توسط مواد مخدر و داروهای روانگردان تقویت می‌شود.

و اما «تخیل»:

ولی بحث ما در «تخیل» آن بهم‌ریختگی ناخودآگاه در برابر واقعیت‌ها نیست بلکه فرایندی خودآگاه است که قابلیت خیال‌پردازی ذهن را در خدمت روایت ماجرایی هنری درمی‌آورد.

پس تا این جای کار «تخیل» فرایندی خودآگاه است و برای داشتنش، لاجرم به تمرین و ممارست نیاز است. به بیان ساده وقتی «تخیل» فرایندی خودآگاه شد، برای اجرای دقیق و صحیح آن بایستی اقدام به یادگیری و تمرین نمود و استعداد، به تنهایی «خیال» و «خیال پردازی» را به جایگاه «تخیل» نمی‌رساند.

«تخیل» به عنوان ماده‌ی اصلی «قصه گویی» نظیره‌ای در برابر واقعیت نیست. هر چند عناصری از واقعیت در «تخیل» نهفته است ولی خود «تخیل» امکان روایت واقعیتی دیگر، سوای «واقعیت بیرونی» را به «قصه‌گو» می‌دهد. روایت وهم‌گونه‌ی «واقعیت بیرونی» در نهایت روایت خود آن واقعیت است به شکلی دیگر و ربطی به «قصه» ندارد. ولی روایت تخیلی «ماجرا» بازآفرینی و ایجاد قواعد و سننی نو در قالب قصه‌ای است که در وهله‌ی اول شباهت‌هایی فراوان به «واقعیت بیرونی» دارد ولی در نهایت برآیند آن «واقعیتی نو» علاوه بر «واقعیت موجود» است. «قصه» به مدد «تخیل» در حدفاصل واقعیت و احساس زاده می‌شود.

برای مثال در قصه‌ی «علی بابا و چهل دزد بغداد» ما با روایتی مواجهیم که در عین نظام‌مندی از قواعد متعارف «واقعیت بیرونی» تخطی می‌کند و نیازی به رعایت آن نمی‌بیند. ما «حرص»، «خشونت»، «خیانت» و همچنین «زیرکی» و حتا «شانس» را در این قصه می‌یابیم ولی در کلیتش، دنیایی خاص آن قصه وجود دارد که تنها در آن دنیا می‌توان قصه‌ي «علی بابا و چهل دزد بغداد» را روایت کرد.

پس «تخیل» به تعریف ساده: «فرايندي خودآگاه است كه «قصه‌گو» به وسيله‌ي آن دست به ایجاد دنیایي اختصاصی برای «قصه» و شخصیت‌های آن مي‌زند و در اين دنیا ماجرایی را برای مخاطب روایت کند.»

در بحث بعدی به موضوع «دنیای قصه و داستان» خواهیم پرداخت.


مباحث مرتبط:

قصه چیست؟ (1)



:: موضوعات مرتبط: يادداشت
:: برچسب‌ها: قصه, تخیل, واقعیت تخیلی
نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در جمعه یکم دی ۱۳۹۱

.:: ::.





قصه چیست؟ (1)

 

قصه چیست؟ (1)

 

سطر اول: هر کسی که عزم را به داستان­نویسی جزم کرده باشد، لاجرم از هر سمتی که بیاید، با این سوال؛ «قصه چیست؟» مواجه خواهد شد و لاجرم بایستی پاسخی نیز برای آن داشته باشد. پاسخی که لااقل خودش را قانع کند.

از آن جا که برخی معتقدند داستان­نویس بایستی «قصه­گو» باشد و ابزار داستان­نویسی «قصه» است و «شهرزاد» مادر همه­ی داستان­نویسان دنیاست، پس رموز داستان­نویسی را بایستی در قصه­گویی جست.

برخی نیز بر این اعتقادند که وجود قصه در «داستان مدرن»، شئی اضافی است و داستان مدرن در گذر از قصه­گویی از داستان کلاسیک متمایز می­شود. انگاره این طیف از نویسندگان بر این اصل استوار است که قصه، داستان را در قطعیت از پیش تعیین شده­ای محصور می کند در حالی که روح هنر مدرن و داستان مدرن شکستن قطعیت­های برساخته و پیش ساخته است. «آوانگارد»، عرصه ی تراز کردن نسبیت مدرن در مقابل قطعیت کلاسیک است.

در ادامه­ی بحث «قصه چیست؟» به آوردگاه این سخنان که نظرگاه­های مدرن و پست مدرن را نمایندگی می­کنند نیز خواهیم رسید ولی در اول کار، به تحلیل، تنقید و بررسی نظرگاهی که قصه را اساس داستان­پردازی می­داند، خواهم پرداخت.

«قصه» به تعریف ساده و دم دستی «روایت ماجراست. ماجرایی شکل می­گیرد و روایت می­شود و این روایت می­شود قصه.»

با این تعریف ساده فهمیدیم که «ماجرا» ابتدایی­ترین نیاز قصه­پردازیست. ماجرا نیز به همان زبان ساده­ای که قصه را تعریف کردیم: «سلسله­ی اتفاق­ها و حوادثی است که با نخ شخصی (اشخاصی) واحد و یا موقعیتی (زمانی و یا مکانی) واحد با هم ارتباط و پیوستگی داشته باشند.»

پس در روایت ماجرا نمی­توان از این شاخه به آن شاخه پرید. بایستی خط­سیری برای روایت ماجرا داشت. این خط­سیر حرکتی­ست که قصه را به جلو می­برد و ما را با آن همراه می­کند.

برای مثال وقتی به قصه «روباه و کلاغ» دروس ابتدایی خود مراجعه کنیم، می­توانیم خط سیر قصه را بیابیم. ماجرا از آن جا شروع می­شود که کلاغی از قضای روزگار صاحب پنیری می­شود. ماجرای روباه و چرب­زبانی­ها و حیله­گری­هایش با خنگی و ساده­لوحی کلاغ، رشته­ای ممتد است تا ما را به انتهای ماجرا که: «طعمه افتاد چون دهان بگشود / روبهک جست و طعمه را بربود.» می­رساند. برای تمرین و شناخت بهتر خط­سیر در قصه می توانید به قصه­های کودکی خود مراجعه کنید. هم تجدید خاطره­ایست و هم این قصه­ها به لحاظ حفظ کلیت سیر ماجرا، نمونه­های دقیقی هستند.

حالا که تعریفی ساده از «قصه» و «ماجرا» در دست داریم سوالی پیش می آید که «مگر هر روایتی از هر ماجرایی قصه است؟»

قصه، حکایتی­ست هنری از ماجرایی خیالی که در بطن خود اشاراتی ضمنی به درون انسان­ها یا زشتی­ها و پلشتی­ها و یا بزرگی­ها و مناعت­های خصایل انسانی. قصه روایت صرف یک ماجرا نیست. قصه ماهیتی گزارش­گرانه و یا خاطره­گویانه ندارد. قصه مولود «تخیل» است و از باب خیال­انگیزی است که به شعر تنه می­زند نه به نثر ساده.

پس تخیل از لوازم قصه­گویی و قصه­سرایی است و برای شناخت قصه لازم می­آید نگاهی به تخیل و جایگاه آن در قصه­گویی و داستان­پردازی و در نهایت روایت داستانی داشته باشیم.

بحت «قصه چیست؟ (2)» را به تحلیل و شناخت مختصری از تخیل اختصاص خواهم داد.



:: موضوعات مرتبط: يادداشت
:: برچسب‌ها: قصه, داستان نویسی
نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در جمعه هفدهم آذر ۱۳۹۱

.:: ::.





Powered By سطر اول Copyright © 2009 by mehdieb
This Template By سطر اول

منوی اصلی (Menu)
درباره (About)

مطالب خواندنی و مواد خام ادبی

همسایه های پیوندی (Links)

آرشیو زمانی (Archive)

آرشیو متنی (Previous)

موضوعات (Categories)

برچسب (Tag)
تبریز , زلزله آذربایجان , نمایشگاه کتاب , تدبیرفردا , تهران , تدبیر فردا , شعر , داستان , یادداشت سفر , دبیرستان طالقانی , جلال آل احمد , سفر , ادبیات , کتاب , تبريز , غلامحسین ساعدی , يادنامه , ادبیات آذربایجان , حسین منزوی , موسیقی , موسیقی آذربایجان , اصغر نوری , تاريخ آذربايجان , تدبيرفردا , داستان تبریز , مهدی ابراهیم پور , رمان , حافظ , قصه , شیراز , زلزله تبریز , مشروطه , شعر ترکی , زبان فارسي , آیریلیق , قاجاریه , قوپوز , هريس , ابراهیم یونسی , تقی زاده , ادبيات آذربايجان , روز خبرنگار , قطران تبریزی , فرهنگ و هنر تبریز , دبيرستان طالقاني , موسي هريسي نژاد , فريبا وفي , فرهنگ تبریز , فاطمه قنادی , نشست كتاب , همه افق , شعر معاصر , اورمو گؤلو , استان آذربایجان شرقی , عباس پژمان , ماهنامه , عرفاني , عزاداران بیل , چوب به دستهای ورزیل , گوهرمراد , جعفر مدرس صادقی , رمان ایرانی , سیمین دانشور , فیلم مستند , هزار و یک شب , توسعه شهری , حوزه هنری , فرهنگ و هنر , مدرک , حسن انوری , جبار باغچه بان , روباه و زاغ , نلسون ماندلا , محمود دولت آبادی , تراکتورسازی , روشنفكري , نگاران , درخت تبريزي پير , رضا براهني , صالح سجادي , ایرج میرزا , مدیرکل ارشاد , داستان نویسی , سووشون , گابریل گارسیا مارکز , ایرج بسطامی , حبیب , ساقي , تخیل , سخاوت عزتي , عباس بارز , امير قرباني عظمي , نهم دي 1290 , انديشه و منش سياسي , ثقه الاسلام تبريزي , ارسال اثر , سیدعلی صالحی , قره باغ , احمد شاملو ,

و چیزهای دیگر (Others)