باز نشر / سيماي مرد هنرآفرين در كهنسالي
«استاد موسی هریسی نژاد، محقق و تاریخ پژوه معاصر آذربایجان امروز یکشنبه 23 خردادماه 95 دارفانی را وداع گفت.»
روحش شاد

******
باز نشر*
سيماي مرد هنرآفرين در كهنسالي
براي «موسي هريسينژاد» به بهانهي آيين نكوداشت نودمين سال زندگيش
سطر اول:«جيمز جويس» نويسندهي شهير ايرلندي رماني دارد با عنوان «سيماي مرد هنرآفرين در جواني». ميخواهم براي اين نوشته اين عنوان را از «جويس» و مترجم رمانش وام بگيرم و دربارهي «سيماي مرد هنرآفرين در كهنسالي» بنويسم.
بعد از ظهر پانزدهم تيرماه مراسم نكوداشت نودمين سال زندگي استاد «موسي هريسينژاد»؛ شاعر و محقق تاريخ آذربايجان توسط «يئني تبريز ادبي، مدني دهرنهيي» (انجمن ادبي يئنيتبريز) برگزار شد. در اين مراسم كه همراه بود با ساز و آواز و اشعاري كه به استاد «هريسينژاد» تقديم گشته بود، برخي از چهرههاي فرهنگي و ادبي آذربايجان خصوصاً كوشندگان ادبيات و فرهنگ ترك سخنراني كردند.
اولين بار نزديك به چهارده سال پيش «موسي هريسينژاد» را در «انجمن ادبي تبريز» ديدم. پيرمردي موقر و آرام كه سيمايي قلندرانه داشت. بعد از آن به فراخور موقعيت هر از چند گاهي در محافل ادبي «تبريز» ديده بودم تا روز پنجشنبه كه براي مراسم نكوداشتش دعوت شدم.
در ضمن آن كه سخنرانان در مورد شأن و جايگاه اين پيرمرد نود ساله سخن ميراندند و شاعران مديحههاي تركي برايش ميخواندند من به يك چيز فكر ميكردم. به سيماي قلندرانهي «هريسينژاد» و ظاهري كه دارد و باطني. ظاهرش همان است كه ميبينيد و ميبينند و باطنش مداومتيست هفتاد ساله در فرهنگ و ادب آذربايجان.
همان طور كه خودش نيز طالب آن است من نيز «هريسينژاد» را محقق و تاريخپژوه ميدانم. هر چند اشعارش را آن قدر ساده و روان سروده كه لختي به خواندنشان بنشيني و لذت ببري. –اين در مورد اشعار تركياش بيشتر صدق ميكند.
«هريسينژاد» غير از سرودن شعر چند كار مهم ديگر هم كرده است. يكي در دوران سي و اندي سال معلمي در شهر «هريس» كه تا سال 1359 ادامه داشته و منشا خدمات بسياري به نهاد آموزش اين شهرستان محروم شده. بسياري از تحصيلكردههاي كنوني «هريس» كه سري در توي سرها درآوردهاند باواسطه و يا بيواسطه شاگرد اويند.
ديگر خدمت «هريسينژاد»، پژوهشها و تحقيقاتيست كه در مورد دو شاعر بزرگ آذربايجان صورت داده است؛ «خاقاني» و «فضولي». تحقيقات «هريسينژاد» و تحليلهاي مدقانهي او دربارهي اين دو شاعر ژرفانديش آذربايجان يكي از دستاوردهاي بزرگ زندگي نود سالهي اوست.
ولي بزرگترين و درخور توجهترين خدمت او را ميتوان تحقيقات تاريخي او دانست. انتشار كتابهايي چون «تاريخ هريس»، «اوغوزلار» و كتاب «تاريخ آذربايجان» كه شايد به زودي به چاپ برسد. اين تحقيقات و تاليفات خصوصاً كتاب «تاريخ آذربايجان» از آن جهت داراي اهميت است كه «هريسينژاد» به سابقه ثابت نموده است كه گرفتار تعصبات حاد قومي و مذهبي و حتا ايدئولوژيك نيست. منش او در طول ساليان ثابت نموده است كه به دور از هياهوي نابخردان يكسويه نگر، به ادبيات و تاريخ آذربايجان عشق ورزيده. چنين منشي است كه باعث شده، تحقيقات او براي بسياري چون من داراي ارزش و اعتبار والاتري نسبت به تحقيقات ديگر عزيزان در حوزهي تاريخ آذربايجان باشد.
«سيماي مرد هنرآفرين در كهنسالي» ميتواند چنين پرصلابت و چنين تاثيرگذار باشد. حقيقت آن است كه ادبيات و فرهنگ آذربايجان همچنان زمينهساز كمال انسانهاي سختكوش و تواناييست كه در ميانهي تضيقها همچنان در تلاشند تا آن ميراث رنگين و سنگين اجدادي را حفظ نمايند و اعتلا بخشند.
*این مطلب پیش از این در تاریخ شانزدهم تیر 91 به مناسبت نکوداشت استاد هریسی نژاد در همین وبلاگ منتشر شده بود.
:: موضوعات مرتبط:
يادداشت
:: برچسبها:
ادبيات آذربايجان,
موسي هريسي نژاد,
هريس,
تبریز