نگاهی به رمان «گراف گربه» نوشته «هادی تقیزاده» / آسیب رساندن به واقعیتها با ردی از تنباکوی جویده ش
نگاهی به رمان «گراف گربه» نوشته «هادی تقیزاده»
آسیب رساندن به واقعیتها با ردی از تنباکوی جویده شده
مهدی ابراهیم پور

«یک سلسلهگفتار اگر بنا باشد که بیش از یک مشت اظهارنظر باشد، باید که اندیشهای در آن جاری باشد؛ و نیز موضوعی؛ و این اندیشه باید که در این موضوع نفوذ کند. این نکته چندان آشکار است که تذکارش ابلهانه مینماید، اما هر کس درصدد برآمده باشد خطابهای (اثری) ایراد کند، دریافته است که این دشواری واقعی کار است.» (ادوارد مورگان فورستر/ جنبههای رمان/ ترجمه ابراهیم یونسی/ ص ۱۳۵)
شاید تعریف درست و دقیقی از رمان «پستمدرن» در دست نباشد. بیشتر مختصاتی وجود دارد که میشود گاهی از خلال آن به قضاوت نشست و اثری را «پستمدرن» نامید. هر چند این مختصات آنچنان نسبی و چنان محو و ناپیداست که مرزهای «مدرن» و «پستمدرن» را به هم آمیخته و همآغوش کرده است. برای مثال: «رگتایم» رمانی مدرن است یا پستمدرن؟ «سلاخخانه شماره ۵» چطور؟ یافتن پاسخ این فقره زیاد مهم نیست و فعلا به جای عنوان مدرن یا پستمدرن از عنوان «رمان معاصر» که عنوانی کلیتر است، استفاده خواهم کرد. «رمان معاصر» اگر بخواهیم از «کلاسیکهای مدرن» بگذریم، شاید تعریفی تقلیلیافته به این شکل داشته باشد: «ادبیات پستمدرن (معاصر) بهطور روشمند و آگاهانه توجه خوانندگان را از داستان به سمت واقعیت و از واقعیت به سمت داستان جلب میکند تا رابطه بین واقعیت و داستان را به چالش بکشد.» در آثار معاصر چندین دنیا در کنار هم قرار میگیرد و مرز بین آنها از بین میرود. شخصیتهای داستانی به دنیای واقعی قدم میگذارند و نویسنده وارد دنیای داستانی میشود مثل رمان «زمانلرزه» کورت ونهگات که در آن به کرات مرز بین واقعیت و خیال بر هم میخورد. وی با در هم آمیختن داستان و زندگینامه دائما به خواننده گوشزد میکند در حال خواندن یک رمان هستند و شاید چشمگیرترین ویژگی این رمان همین باشد. با این مقدمه نسبتا مطول که نمیدانم به درد خواهد خورد یا نه، میروم سراغ رمان «گراف گربه» نوشته «هادی تقیزاده». «گراف گربه» رمانی است معاصر و این حکم را به سبب دارا بودن چند ویژگی مطرح میکنم. در جایجای رمان نویسنده به ترکیب ژانرهای مختلف پرداخته است و قصه افسانه پریان و داستانهای علمی تخیلی را در درون رمان به هماوردی گرفته است. این اتفاق آن ویژگی بیسکون رمان معاصر را در اختیار مخاطب قرار میدهد تا درک زمانی و مکانی او با سیلان و عدم قطعیت همراه شود. در این رمان به قصهها، ماجراها و آثار داستانی بسیاری اشاره شده. از افسانههای جادوگران تا ماجرای حضرت سلیمان و فاجعه اتمی چرنوبیل. همه اینها ارجاعاتی است که به شکلی گونهگون ما را به وجهی دیگر از رمان معاصر نزدیک میکند. «گراف گربه» رمانی است درباره زندگی نویسنده و «تصویر چهارم مارتا» به ما گوشزد میکند که نویسنده به دنبال روایتی از زندگی خود است. حضور دقیق نام نویسنده (هادی تقیزاده) بهعنوان کاراکتر اصلی و راوی رمان این روایت شبهگونه زندگی را تقویت میکند. تا اینجای کار «گراف گربه» رمانی است که میپسندم چون نویسنده توانسته مرزهای روایت ارسطویی را رد کند و به روایتی اختصاصی دست یابد. و درنهایت «بهطور روشمند و آگاهانه توجه خوانندگان را از داستان به سمت واقعیت و از واقعیت به سمت داستان جلب کند تا رابطه بین واقعیت و داستان را به چالش بکشد.» ولی آنچه این رمان را اثری برجسته میکند، تذکاری است که در ابتدای این نوشته از زبان «فورستر» به میان آوردم، یعنی همان «دشواری واقعی کار»؛ اینکه باید در هر اثری «اندیشهای جاری باشد، و نیز موضوعی، و این اندیشه باید که در این موضوع نفوذ کند.» رمان معاصر مصداق مفهوم نیمهفلسفی، نیمهعرفانی «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» ماست. به تعبیری ساده ایجاد اندیشهای خطی در درون موضوعی متکثر، در بداعت امر چالش اصلی یک نویسنده معاصر است. اثر معاصر از خطوط و تعاریف پیشساخته گریزان و به دنبال ایجاد خطوطی نو و غیرقابل ردیابی یا لااقل دیریاب است. تباین موضوعی از پیشساخته با ساختاری متکثر، ادبیات و رمان معاصر را رقم میزند. «گراف گربه» با همین آشفتگی در روایت و تشدد در جایگاهها شروع میشود و بسط مییابد. خط داستانی آن هیچگاه میل به قبول انسجام پیشساخته ندارد. حوادث، گریزپا و دور و درازند و گاهی به هم میپیوندند و گاهی میگسلند. در ابتدای رمان
نویسندهـ راوی شرط خود را برای روایت اعلام میکند: «مهم نیست ماجرا از کجا شروع میشود و چه اطلاعاتی باید بدهید تا دنیای تخیلات شخصیتان لو نرود و آسیب نبیند. به هر حال کار زمان همیشه همین بوده است؛ «آسیب زدن». و این کل ماجراست؛ «آسیبدیدن و ندیدن». رمان در تمام روایتهایش حول همین اندیشه میگردد که چگونه میشود «دنیای تخیلات شخصی» را از آسیب مصون داشت. این مصون داشتن در پیچیدن این دنیا در میان دنیاهای تخیلی دیگر میسر است. «گراف گربه» توپ پلاستیکی چندلایه دوران کودکیمان را میماند. برای حفاظت از توپ اصلی و برای اینکه بتوان از سبکیاش کاست و بازی با آن را راحت کرد، چندین لایه بر آن میافزودیم. لایههای تخیلی «گراف گربه» همین است. بچسبید به «هادی» و ولش نکنید. برخی جاها «حواسش آنقدر پرت میشود که هر رازی را بیمحابا افشا میکند.» غرض خود اوست و تنگناهایی که او را اسیر خود کردهاند. او هیچ چیز نیست جز پدری که دختری هفت هشت ساله دارد. او هیچگاه «هادی تکنیکی»، «هادی بریک» و «فدریکو گارسیا لورکا» نبوده هرچند خودش پیشبینی میکرده اینگونه باشد. از خلال لایههای تخیلی این رمان که بگذریم، بیواسطه با زندگانی یک انسان درون یک تخممرغ مواجهیم. در ابتدای رمان این تخممرغ را از زبان سرباز تاجیک «یوری ایوانف» میشناسیم. راوی بلافاصله اولین قهرمانی میشود که سرزمین تاریکی را فتح کرده و به درون تخممرغ نفوذ کرده است. دستاورد این قهرمانی «اسماعیل گرایلی یا اسماگ»، جادوگر اسبسرشت، «قاسم» گربه سخنگویی که یک دستش را در جنگ از دست داده و «تصویر چهارم مارتا»ست. زندگی در میان این عجایب ادامه مییابد ولی همچنان در درون تاریکی. هیچ چیز درنهایت روشن نمیشود. «اسماگ»، و «قاسم» به دنبال جمله «عجوزه چرنوبیل»؛ «از همون راهی که منجی میآد تو برمیگردی!» منتظر میمانند و بالاخره راه برگشت به سرزمین «اسماگ» را پیدا میکنند، بدون آنکه خبری از منجی شود و کسی راهی را که آمده بشناسد. «میلوژ ملوار»، شاهزاده «اپتیکوفیل» با «تصویر چهارم مارتا» که جعلی است به سیاره «اپتیکوفیل» بازمیگردد تا دنیای خود را نجات دهد و دیگر برای یافتن اصل تصویر بازنمیگردد. «ستوان سروقدم» و کل اعضای خانوادهاش بهعنوان مفسد اقتصادی و اخلالگر، اعدام میشوند همانند آخرین تزار روس و خانوادهاش. و خود «هادی» هیچگاه، هیچکدام از پیشگوییهایش نمیشود. تنها چیزی که میماند، تخیلات نویسنده و تصوری است که هرکس میتواند از آن داشته باشد. جمله پایانی رمان چنین گواهی میدهد: «هر چیزی رو که دوست داری و دنبال سرنوشتش هستی، باید تصورش کنی، تا بتونی جادوی عکس چهارم مارتا رو ببینی!» همین. آنچه باقی میماند نه واقعیتها که تصورات و تخیلات است چراکه کار زمان همیشه همین بوده است: «آسیب رساندن» به واقعیتها چراکه «دیریست کشتی رستگاری از این بندر برگذشته و ردی از تنباکوی جویدهشده بر جای نهاده است.»
منبع: روزنامه فرهیختگان
:: موضوعات مرتبط:
كتاب
:: برچسبها:
گراف گربه,
هادی تقی زاده,
انتشارات روزنه